درباره ما
به وبلاگ من خوش آمدید نویسندگان
لینک های ویژه
پیوندهای روزانه
بخش موزیک
بزودی
دیگر امکانات
|
پادشاهى در بالاى قصر خود نشست بود و رهگذران را تماشا مى کرد. در میان عابران زنى زیبا با قامتى موزون و دلربا دید. در دم به وى دل بست و فریفته جمال او گردید. دستور داد تحقیق کنند. ببینند زن کیست . پس از رسیدگى گفتند! زن فیروز غلام مخصوص شاه است ! پادشاه به منظور رسیدن به وصال زن ، غلام مخصوص خود را خواست و نامه اى به او داد که به مقصدى برساند. فیروزنامه را گرفت و بامداد فردا راهى مقصد شد. وقتى پادشاه اطلاع یافت فیروز در خانه نیست و به سفر رفته ، وارد خانه شد و به زن زیباى وى گفت با این که من پادشاه مملکت هستم به ملاقات تو آمده ام ! مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده گروه فرهنگی حجاب فاطمی در جمعه 18 بهمن 1392
|
|
موضوعات مطالب
آرشیو مطالب
پیوندهای وبگاه
برچسبها
|